زنجیره تامین هوشمند سه‏‌گانه

انتشار: 780-01-23 16:25:36
دسته‌بندی: مقالات آموزشی

 

قابلیت‏‌ها و شیوه اجرای نسل جدید زنجیره تامین
مترجم: مهدی نیکوئی منبع: european business review هائو لی، استاد دانشگاه استنفورد، در سال 2004 سه ویژگی برای زنجیره‌های تامین موفق بیان کرد: چابکی، انطباق‌‌پذیری و همراستایی. چابکی اشاره به توانایی زنجیره‌های تامین برای مواجهه با ابهام‌‌ها و تغییرات روزانه دارد. انطباق‌‌پذیری به معنای توانایی همگام شدن با تغییرات بزرگ‌تر در طول زمان است. همراستایی نیز کیفیت روابط بین شرکا و نقش متناسب اعضای مختلف زنجیره تامین در نمایش عملکردی پایدار است. زنجیره تامین سه‌‌گانه و مبتنی بر هوش مصنوعی یکی از چارچوب‌‌هایی است که می‌تواند سه ویژگی چابکی، انطباق‌‌پذیری و همراستایی را تامین کند.

اهمیت هوش مصنوعی در اینجا به این دلیل است که دستیابی به عملکرد موثر و سه ویژگی مهم بیان‌شده، نیازمند ارتباطات آگاهانه، به‌هم‌پیوسته و هوشمندانه بین شرکت‌‌های مختلف حاضر در یک زنجیره تامین و رهبران آنها است. به‌طور خلاصه، این سخن به معنای آن است که اطلاعات جمع‌آوری شده در زنجیره تامین و ورای آن به تدوین چشم‌‌اندازها و سناریوهای مختلفی می‌‌انجامد که تسهیل‌‌کننده تصمیمات انسانی هستند.
تصمیم‌گیری در زنجیره‌های تامین باید در چارچوب‌‌های زمانی مختلف انجام شود. نخست، براساس دیدگاه‌های کوتاه‌‌مدت، تمام اعضای زنجیره تامین باید چابک و برخوردار از اطلاعات لازم برای تصمیم‌گیری و تامین باشند. برخورداری از حلقه‌‌ای مانند برج مراقبت اثرات مثبتی بر کیفیت، هزینه و تحویل به‌‌موقع مواد و اطلاعات داشته و وضعیت سود و زیان را نیز بهبود می‌‌بخشد. دوم، زنجیره تامین با نگاهی به وضعیت میان‌‌مدت باید همگام و هماهنگ باشد و تمام اعضای آن برای تامین و روابط مشتری و در نهایت بهینه‌‌سازی جریان مواد و محصولات تقویت شوند. از نظر عملکردی، این هماهنگی به مشتری‌‌محوری و دستیابی به اهداف استراتژیک شرکتی می‌‌انجامد. در نهایت، زنجیره تامین برای هماهنگی با چشم‌‌انداز بلندمدت خود باید انطباق‌‌پذیر و هوشمند باشد. آنها اکوسیستم گسترده‌‌ای از شرکا را توانمند می‌سازند که در کنار یکدیگر قادر به غلبه بر هر چالش یا بهره بردن از هر فرصتی براساس حقایق موجود خواهند بود.
آمادگی برای آینده منجر به تاب‌‌آوری استراتژیک می‌شود و عملکردی همه‌‌شمول را رقم می‌‌زند که نتایج آن بسیار فراتر از حوزه‌های عملیاتی و مالی خواهد بود. به این صورت اهداف گسترده‌‌تری محقق می‌شوند که برای همه ذی‌نفعان بیرونی اهمیت دارند. اثرات مثبت اجتماعی و زیست‌‌محیطی بخشی از نتایج آن خواهد بود.
ما بحث را با توصیف چیستی زنجیره‌های تامین آگاهانه، به‌هم‌پیوسته و هوشمند آغاز می‌کنیم.سپس نگاهی به چهار مرحله کلیدی اجرای زنجیره‌های تامین هوشمند سه‌‌گانه می‌‌اندازیم. در نهایت به توضیح این موضوع می‌‌پردازیم که مدیران عالی و ناظر زنجیره تامین چگونه می‌توانند قطعات مختلف این پازل را در کنار یکدیگر قرار دهند.

 زنجیره‌های تامین آگاه

تیم‌‌های زنجیره تامین با محیط‌‌های پیچیده و پویایی هستند که نیاز به جمع‌آوری اطلاعات قابل اتکا دارند. برخی از این اطلاعات از منابع اطلاعاتی درونی و موجود قابل دستیابی هستند. سایر اطلاعات باید از منابع بیرونی مانند هشدارهای هواشناسی، اخبار اعتصاب‌‌ها یا مسائل ژئوپولیتیک کسب شوند. برای تصمیم‌گیری درست و کارآ، منابع اطلاعاتی گوناگونی با یکدیگر تلفیق می‌شوند. ایجاد دسترسی به تمام اطلاعات موجود به شفافیت و توانایی تصمیم‌گیری‌‌های بهتر می‌‌انجامد. با این حال، خطر غرق شدن در انبوه اطلاعات و فلج شدن (کاهش سرعت تصمیم‌گیری) نیز وجود دارد. از این رو، برای عملکرد موثر، اطلاعات فعالیت عملیاتی نیازمند به‌‌روزرسانی‌‌های آنی و تصویرسازی قدرتمند است. چند منبع اطلاعاتی باید با یکدیگر تلفیق شوند که درک درستی از شرایط به دست آید و مشخص شود که چگونه می‌توان به آن رسیدگی کرد. سپس، تیم‌‌های عملیاتی باید در همان پدیده با نگاهی متفاوت بنگرند و لایه‌های متفاوتی از اطلاعات را کنکاش کنند. به‌عنوان مثال، اگر مسیر انتقال مواد اولیه از یک بندر خاص مسدود شده باشد، باید به دنبال اطلاعات مسیرهای جایگزین از آن تامین‌‌کننده گشت یا سطح موجودی انبار آن ماده خاص در نقاط مختلف را تصور کرد. همچنین می‌توان به دنبال دسترسی به اطلاعات سایر تامین‌‌کنندگان جایگزین آن ماده یا قطعه خاص رفت.

 زنجیره‌های تامین به‌هم پیوسته

زنجیره‌های تامین متشکل از ده‌ها دارایی و حلقه مختلف است که مواد، اطلاعات و سرمایه در آنها گردش دارند. با مجازی‌‌سازی یک شبکه پیچیده از فعالیت‌‌های فیزیکی می‌توان به سرعت قابلیت تصور آنی شرایط زنجیره تامین را بالا برد. هر کس می‌تواند متوجه شود که ساخت چنین سیستم به‌هم‌پیوسته‌‌ای چقدر دشوار است اما به مرور زمان و با یکپارچه شدن اطلاعات، شفافیت سیستم و قابلیت پیش‌‌بینی و سرعت‌‌دهی جریان مواد و محصولات افزایش می‌‌یابد.
اینترنت اشیا یکی از فناوری‌‌هایی است که امکان به‌‌هم‌‌پیوستگی را فراهم می‌‌آورد. در حقیقت، داده‌هایی که در اشیای مختلف ایجاد می‌شوند، قابلیت مشاهده در ابزارهای بسیاری خواهند داشت و در نتیجه رهگیری و نظارت بر بسیاری از فعالیت‌‌ها تسهیل می‌شود؟
اجازه دهید با مثالی عملی به شیوه کار آن بپردازیم. ساعت 6 صبح در انباری در سان‌فرانسیسکو است. مدل انبار به صفحه نمایش بزرگی در یک اتاق کنترل نگاه می‌کند. از همان صفحه نمایش‌‌هایی که در سریال پیشتازان فضا (Star Trek) دیده‌‌اید. چند آیکون را لمس می‌کند و به مواردی می‌‌رسد که نیازمند بررسی دقیق‌‌تر هستند. تصمیمات به سرعت با داده‌های درست گرفته می‌شوند. سیستم‌‌های به‌‌هم‌‌پیوسته اجازه جمع‌آوری همزمان نیازهای مشتریان، مکان لحظه‌‌ای کالاها، شرایط انبار و زمان ورود محموله‌ها از تیم‌‌های فروش و انبارها را فراهم می‌‌سازد. به تازگی، تامین‌‌کنندگان نیز داده‌های لحظه‌‌ای خود را در شبکه منتشر می‌کنند. اکنون می‌توان به سادگی براساس شرایط و حتی اتفاقات غیرمنتظره، برنامه‌‌ریزی کرد. در حالی که همه ما رویای برخورداری از چنین اتاق کنترلی را داریم، گردآوری همه‌‌چیز در کنار هم چالشی است. ممکن است در برخی حوزه‌ها اطلاعات فراوانی به اشتراک گذاشته شود و در سایر حوزه‌ها همچنان نقاط تاریک و نامشخصی داشته باشیم. در حالی که اینترنت اشیا امکان دسترسی به داده‌های بیشتری را فراهم می‌‌سازد، برخی از فعالیت‌‌های فرآوری و عملیاتی هنوز به صورت سنتی انجام می‌شوند و فاصله زیادی با دیجیتالی شدن دارند.
از طرفی، اطلاعات مربوط به مشتریان در بیشتر مواقع توسط انسان‌‌ تولید و به اشتراک گذاشته می‌شود. توسعه این سیستم اطلاعات همچنین به دلیل وابستگی‌‌ واحدها و مشروط بودن داده‌های آنها به عملکرد سایرین، کار آسانی نیست. همچنین هنوز استانداردهای مشخصی برای داده‌های غیرقطعی (مانند وضعیت پیش‌‌فاکتورها یا پیش‌‌خریدها) تدوین نشده است. در کنار آن، بیشتر مدیران از دشوار بودن یکپارچه‌‌سازی منابع اطلاعاتی درونی و بیرونی آگاه هستند. این چالش‌‌ها با افزایش حوزه‌های فعالیت و سطوح عملیاتی (از تامین‌‌کنندگان تا مشتریان) شدت بیشتری می‌گیرند. نیاز به داده‌های نهادها و بازیگران مختلفی مانند حمل‌‌ونقل، گمرک، بدنه‌های سیاستگذاری و همچنین تمایل به داده‌های ابعاد مختلفی مانند مالی، موقعیت جغرافیایی لحظه‌‌ای، ردگیری، مجوزها، میزان انتشار کربن و... وجود دارد که یکپارچه‌‌سازی و به‌‌هم‌‌پیوستگی را دشوار می‌‌سازد.
ایجاد زیرساخت‌‌های دیجیتالی مناسب نیز ضروری است. شرکت‌‌ها نمی‌توانند یک سیستم مدیریت منابع (ERP) پیاده‌‌سازی کرده و ادعای پیروزی کنند. آنها باید قدم پیش گذاشته به دقت درباره زیرساخت‌‌های دیجیتال خود بیندیشند. همچنین باید از وصله کردن سیستم‌‌های سنتی دست بکشیم و به سمت ذخیره و پردازش ابری برویم. مدیران اجرایی زنجیره تامین باید مانند معمارها به تصور آینده پرداخته و پروژه مورد نیاز را پیش از اجرا، تجسم کنند.
در حالی که به چالش‌‌های مختلف بیان شده باید رسیدگی شود، دسترسی به اطلاعات دارایی‌‌های مختلف و تلفیق هوشمندانه آنها از تفکر لحظه‌‌ای به اتاق‌‌های استراتژی نبرد، می‌تواند تبدیل به یک مزیت رقابتی قدرتمند شود.

 زنجیره تامین هوشمند

برای حرکت به سمت زنجیره‌های تامین هوشمند، باید هر تکه از اطلاعات را مانند یک جواهر پنداشت. برخی جواهرات براق هستند اما ارزش کمی دارند. بسیاری از انسان‌‌ها علاقه زیادی به پیش‌‌بینی وضع هوا دارند اما به ندرت از آن در تصمیم‌‌ها و اقداماتشان استفاده می‌کنند. سایر تکه‌های اطلاعات ممکن است مانند الماسی تراش‌‌نخورده باشند که نیازمند تیز و گردآوردن در کنار سایر جواهرات است تا بر موضوعات مهم نور تابیده شود. در نهایت، برخی از اطلاعات ممکن است مدتی بی‌‌استفاده باشند؛ تا زمانی که حیاتی شوند. به عنوان مثال، بسیاری از ما در دوران کووید، خود را به عنوان یک متخصص تازه‌‌کار اپیدمی بازشناسی کردیم.
بنابراین با وجود چالش‌‌ها، کمک به جلای اطلاعات و گردآوری منابع درست اطلاعاتی در کنار یکدیگر کمک می‌کند که سوگیری‌‌های انسانی را از فرآیندهای تصمیم‌گیری کنار بگذاریم. از این طریق می‌توان جنبه منطقی زنجیره‌های تامین را بهینه ساخت. می‌توان تیم‌‌های زنجیره تامین را بر تصمیمات استراتژیک متمرکز کرد؛ در عین اینکه از گزارش‌‌دهی و تفسیر به‌‌موقع گزارش‌ها غافل نمی‌شوند. می‌تواند حتی فعالیت آتش‌‌نشانی را از طریق افزایش قدرت پیش‌‌بینی و تسریع تصمیمات لحظه‌‌ای متحول کند.  مدیریت اطلاعات هوشمند زنجیره تامین، دیدگاهی آنی از شرایط فراهم می‌‌آورد و دیدگاه‌های ما از شیوه عمل کل زنجیره در امروز، فردا و هنگام بروز هر اتفاق غیرمنتظره را یکپارچه می‌‌سازد. ایجاد زنجیره تامین هوشمند فقط به معنای استفاده از فناوری‌‌های هوش مصنوعی نیست. اغلب، تصور و تصویرسازی آنچه مهم است، می‌تواند بسیار موثر و قدرتمند باشد. نمودارهای پارتو ابزار سنتی خوبی برای جداسازی موارد بااهمیت یا پرریسک‌‌تر برای تصمیم‌گیری و تمرکز در حوزه‌های مختلف است. اکنون هوش مصنوعی نیز می‌تواند کمک کند. این فناوری می‌تواند دیدگاه‌ها و نگرش روشن‌‌تری درباره تغییرات تقاضا، عملکرد تحویل یا بحث قیمت‌‌ها و هزینه‌ها فراهم سازد. اما قدرتمندترین تصویرسازی باید با انعطاف‌‌پذیری برای نگاه به رویدادها از جنبه‌های مختلف تکمیل شود. اکنون که به توصیف زنجیره‌های تامین آگاهانه، به‌‌هم‌‌پیوسته و هوشمند پرداختیم، شیوه ایجاد آن از طریق چهار مرحله را توضیح می‌‌دهیم.

گام 1: طراحی سیستم مشتری‌‌محور

زنجیره‌های تامین باید مشتری‌‌محور و پایدار باشند. همچنین باید پیش از ورود داده‌ها و اطلاعات به آنها به خوبی طراحی شوند. زنجیره‌های تامین مشتری‌‌محور برای پاسخ و تکمیل انتظارات مشتریان طراحی می‌شوند. نخستین معنای این سخن آن است که انتظارات مشتریان از نظر تحویل، دقت، حجم، تایید سفارش‌‌ها و شفافیت باید در طراحی زنجیره تامین یکپارچه شوند. دوم، طراحی زنجیره تامین باید محصولات مکمل یا خدمات ارزشمند برای مشتریان را هم مورد توجه قرار دهند. این مکمل‌‌ها شامل تحویل ویژه، تحویل همزمان با نصب و آموزش، دسترسی آسان به قطعات مصرفی، نگهداری، به‌‌روزرسانی، ارتقا و خدمات پایان عمر محصول می‌شوند. رسیدگی مناسب به این خدمات و محصولات مکمل، منبعی برای کسب رضایت مشتری و درآمدهای بیشتر است. دوران کووید نشان داد که تفاوت بزرگی بین سادگی مورد انتظار مشتریان و واقعیت وجود دارد.
طراحی یک زنجیره تامین مشتری‌‌محور نیازمند تغییر نگاه از بهینه‌‌سازی ارتباطات فنی بین جزایر عملیاتی است. زنجیره تامین باید بخش‌‌بندی‌شده باشد تا بتواند چند جریان محصول مشابه (از نظر ارزش مشتری، ویژگی‌‌های محصول، قابلیت‌‌های تولید و عرضه و ملاحظات عملکردی) را در کنار یکدیگر جمع کند. زنجیره‌های روابط از تامین‌‌کنندگان تا مشتریان باید مورد توجه قرار گیرند تا بتوان به همراستایی، انطباق‌‌پذیری و چابکی دست یافت و ارزشی منحصربه‌فرد به مشتریان ارائه داد.

گام 2: دریافت اطلاعات درست

شرکت‌‌های بزرگ و چندملیتی که سال‌ها است از زنجیره‌های تامین بهره می‌‌برند، به حجم انبوهی از داده‌ها دسترسی دارند. در صورتی که مجموعه داده‌ها ساختارمند و به طور منظم به‌‌روزرسانی شده باشند، می‌توانند مانند یک معدن طلا ارزشمند شوند. از این رو، داده‌های درست و سیستم درست، یک الزام غیرقابل چشم‌‌پوشی است. با این حال، بدون مدیریت اصولی داده‌ها، شرکت‌‌ها در نهایت به داده‌های اشتباه، مفقودی یا منسوخ متکی خواهند شد و افراد اعتماد خود را به داده‌ها از دست خواهند داد. امروزه، تمرکز بر تحول دیجیتال، بیشتر شرکت‌‌ها از صنایع گوناگون را به بازنگری در شیوه جمع‌آوری، ساختاردهی، ذخیره، تجمیع، به‌‌روزرسانی و تکمیل داده‌ها وادار کرده است. اما این اقدامات باید با توجه به آینده انجام شوند و امکان هر نوع فعالیت گسترده و در مقیاس بالای آتی را فراهم سازند.
از دیدگاه مالی، اقدامات مدیریت داده را به سختی می‌توان توجیه کرد. بازگشت سرمایه‌‌گذاری روی داده‌ها و سیستم مدیریت داده را به سختی می‌توان سنجید و معمولا نیز یک تا دو سال برای جبران سرمایه‌‌گذاری‌‌ها زمان نیاز است. از این رو، هنگام بررسی باید به تمام پتانسیل‌‌های کسب‌‌وکار در حال و آینده توجه کرد. این کار نیازمند تفکر استراتژیک و رهبری جاه‌‌طلبانه است.

گام 3: به سمت دوقلوی دیجیتال

سیستم‌‌های تحلیل زنجیره تامین به دنبال گردآوری و تلفیق تمام اطلاعات مرتبط در یک مکان و به صورت لحظه‌‌ای هستند؛ در حالی که دوقلوهای دیجیتال به دنبال اجرای شبیه‌‌سازی‌‌های قابل اتکا با استفاده از داده‌های لحظه‌‌ای برای پیش‌‌بینی تحولات زنجیره تامین هستند.
هدف بلندمدت تحلیل پیشرفته و دوقلوهای دیجیتال آن است که ماشین‌‌ها مالکیت و مسوولیت تصمیمات ساده را بر عهده گیرند و انسان‌‌ها بر اولویت‌ها و تصمیم‌گیری‌‌های استراتژیک متمرکز شوند. یک کانتینر مجهز به قرارداد هوشمند ابری با بودجه‌‌ای مشخص تصمیم می‌گیرد که در طول زمان چه مسیرهایی می‌تواند در پیش بگیرد تا به سطح بهینه‌‌ای از هزینه و سرعت برسد. یک اپراتور انبار دیدگاه واضح و نظام‌‌مندی از کارهای لازم برای انجام شدن دارد.

گام 4: حضور مدیرکل زنجیره تامین

 ایجاد و استقرار یک زنجیره تامین هوشمند سه‌‌گانه نیازمند حضور یک مدیرکل زنجیره تامین است که مدل عملیاتی جدیدی اجرا کند. وظیفه او، متخصص بودن در تمام حوزه‌ها و عملکرد سیستم زنجیره تامین نیست، بلکه فقط باید تمام قطعات را به مرور زمان در کنار یکدیگر جمع کند. این مدل عملیاتی زمانی بهترین وضوح را خواهد داشت که کارهای مورد نیاز در هر سه دوره زمانی (اکنون، میان‌‌مدت و بلندمدت) مشخص شوند.
با نگاه به افق کوتاه‌‌مدت، سیستم زنجیره تامین می‌تواند نقش یک برج مراقبت را داشته باشد که منجر به چابکی و واکنش به تغییرات لحظه‌‌ای می‌شود. نگاه به افق بلندمدت، برای بهینه‌‌سازی جریان‌‌ها و تقویت روابط تامین‌‌کننده و مشتری استفاده می‌شود و از نظر عملکردی منجر به مشتری‌‌محوری و تحقق اهداف استراتژیک شرکت می‌شود.
در نهایت با نگاه به افق بلندمدت، زنجیره تامین قابلیت تصمیم‌گیری استراتژیک و آماده‌‌سازی شرکا برای مواجهه با آینده را دارد. چالش‌‌ها و فرصت‌‌های آتی پیش‌‌بینی شده و انطباق‌‌پذیری و هوشمندی زنجیره به دست می‌‌آید. ارزش‌‌آفرینی آن بسیار فراتر از نتایج عملیاتی و مالی خواهد رفت. در نهایت مواردی مانند ماموریت‌‌های زیست‌‌محیطی و اجتماعی محقق می‌شوند که مورد اقبال همه ذی‌نفعان بیرونی است.


 
اشتراک‌گذاری در شبکه‌های اجتماعی